تعریف شانس

شانس برای من اینجوری تعریف شده که:

چون اصل مدرک کارشناسی هنوز به دستم نرسیده بود و مهلت ثبت نام فقط دو روز بود،صبح زود پاشدم رفتم دانشگاه و درنبود سرویس چندین کیلومتر مسیر سربالایی رو پیاده روی کردم و تو دانشکده هیچ کس جوابمو نداد و هیچ اطلاعی نداشت و چند بار سه طبقه رو بالا پایین کردم و چند تا مهر و امضا جمع کردم و برگشتم خونه.همین که ثبت نامم تموم شد زنگ در رو زدن و مدرکم رو آوردن!!

۱ نظر ۳ لایک

جلسه دفاع

فردای روزی که نتایج کنکور رو دادن و خودم،خودم رو بدبخت کردم(قبول شدم)رفتم جلسه دفاع دخترخاله.بعد از دیدن اون همه استرس و اضطراب و بدو بدو وسوالای داور و از پشت خنجر زدنای استاد راهنما و...یه غلط کردم عمیقی تو دلم هست.این چه سیستم آموزشیه که به کسی که ریاضی پایه و آنالیز ریاضی رو منفی زده اجازه میده ارشد آنالیز ریاضی بخونه؟!بعدش هم از نبود متخصص ناله میکنن!کاش خیلی چیزای دیگه هم اینقدر آسون و بدون زحمت به دست میومد کاش همین قدر راحت که قبولمون کردن استخدام هم بکنن.


+یه قانون جدیدی اومده که پذیرایی تو جلسه دفاع ممنوعه.چرا؟؟

۳ نظر ۲ لایک
آخرین مطالب
نوانگار
تعریف شانس
جلسه دفاع
غم و شادی
2
زنگ ساعت
دو راهی
جوش هایِ لعنتیِ برنامه بهم زن
لیسانس
کنکور
پربیننده ترین مطالب
عشق خاله
شروع
2
طلسم شیرین
فرشته
آشپزی
نوانگار
13 دلیل برای اینکه
دوست یا دشمن
غیر انتخاباتی
آرشیو مطالب
پیوند ها
ساخت وبلاگ جدید در blog.ir
نرم افزار مهاجرت به blog.ir
وبلاگ رسمی شرکت بیان
صندوق بیان
پیوندهای روزانه
پاسخ به سوالات وبلاگ نویسان
آخرین وبلاگ های به روز شده
زندگی به سبک بیان!
ioi2017
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان