+
گاهی وقتا بی توجهی به آبرو و سوژه شدن لازمه!گاهی کاری که فقط دلتون میگه رو انجام بدین البته اولش مطمئن بشین که عوارض جانبی نداره.من وقتی که دلم گولم میزد کمی دیوونگی کنم مطمئن بودم هرگز دوباره اون آدمارو نمی بینم.تو یه جشنواره تو دانشگاه تو قسمت تربیت بدنی مسابقه دارت گذاشته بودن و یکی از آرزوهای من امتحان کردن دارت بود.هرچند که اونجا هیچ دختری نبود و همه پسرا هم حرفه ای بودن ولی به طور مطلق به حرف دلم گوش دادم و به زور واسه خودم جا باز کردم و اولین نشانه گیری و ...خب اصلا زور بازوی من پاسخگو نبود خوب جایی میخورد ها ولی نمی چسبید دومی هم نچسبید ولی سومی رو با تمام نیروم زدم و چسبید گوشه ی گوشه :)) اصلا هم به صدای پوزخند و لب های کج شدشون توجهی نکردم و باقیافه "مگه چیه؟" صحنه رو ترک کردم یعنی کلا فرار کردم.
+
بچه ها:استااااد این قضیه خیلی مهمه؟
استاد:چطورمگه؟
بچه ها:آخه نوشتین قضیه یارسول!
استاد: :|
استاد:اسمش "پارسوال"هست.
بچه ها: :)))