لذت این روزام وقتیه که عشق خاله :
-با تک دندون نصف و نیمه دراومدش انگشتمو به زور میکنه تو دهنش و گاز می گیره.
-با مدل عجیب و غریب چهاردست و پا راه رفتن تازه یاد گرفته اش تندتند میاد طرفم و از ته دل میخنده.
-منو از راه دور میبینه از شوق جیغ میکشه و انقدر دست و پا میزنه که بگیرمش بغلم.
-به زور یه گوشه از چادرم رو برمیداره میندازه سرش و میخواد که باهاش دالی بازی کنم.
-بازی ایران پرتقال بغل تلوزیون خواب بود و حسرتِ جیغِ گلِ ایران رو به دلمون گذاشت.
گاهی هم باعث ناراحتی میشه مثل وقتی که:
-دکترش میگه یه کیلو از حد نرمالش کمتره.
-بعضی شب ها هر یه ساعت بیدار میشه و گریه می کنه.
-از زور گریه نفسش میره و لباش کبود میشه و خالش رو تا حد مرگ می ترسونه.
-از جاهای شلوغ متنفره و تو جمع و همه ی مهمونی ها همش داره گریه می کنه.
-مریض بودم و دو هفته قرنطینه بودم و وقتی اومد دیگه منو نمیشناخت و عین غریبه ها نگام می کرد.